آرشیو: آرشیو مهراد روستا

مرا تا عشق تعلیم سخن کرد

آرشیو مهراد روستا

مرا تا عشق تعلیم سخن کرد

روز تموم شد نیومد خونه اما

دل‌نگرون مادر بود، آشفته پدر

شهر خالی از هر نشونی، پر بود از سر بالایی

جدول‌ها همه موازی، جوابا تند وبی‌معنی 


شب تموم شد..


بهزاد لعنتی، چطور تونستی این آهنگ رو اینجور بخونی ؟ چطور تونستید این آهنگ رو اینجوری بزنید ؟ چطور تونستیم این حس رو ایجاد کنید ؟‌

من اگه توی این زندگی لعنتیم توی موسیقی بتونم به گردپات برسم کلامو پرت می‌کنم هوا 



سر اومد زمستون، بهار، نیومد اما، چشم به راه مادر بود، امیدوار پدر ...



تمام غم تهران رو، تمام غم ایران رو، تمام غم آزادی رو این آهنگ داره. تمام غم گم‌شده‌ای که فکر کردیم پیداش می‌کنیم. ولی به ما دروغ گفتن. به ما دروغ گفتن. به ما دروغ گفتن، به ما دروغ گفتن، به ما دروغ گفتن، به ما دروغ گفتن، به تو دروغ گفتن، به ما دروغ گفتن، به ما دروغ گفتن..


و همه‌ی غم من از اینه که کسی این رو نمی‌فهمه. و غمم بیشتر از اینه که خودمم اینو نمی‌فهمم. ولی نه، غم فایده نداره. 

سراغ گمشده‌ات رو از من بگیر پدر

سراغ گمشده‌ات رو از من بگیر مادر

اگه توی زندگیم گم‌شده‌تون رو پیدا نکنم با سرافکندگی می‌میرم

( اشک شد ) 

آرشیو نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">